باور میکنی آن چه را که میشنوی ...
این روزها حاج عبدالله نورانی بر تخت بیمارستان؛ نگران خرمشهر
تاریخ خبر : 1389/08/20
حاج عبدالله هنوز هم بعد از سال30 که از مقاومت خرمشهر میگذرد، نگران خرمشهر است و دلش برای خرمشهر میسوزد...!
او
16 روز است که روی تخت بیمارستان انتظار میکشد تا معالجات پزشکان
بیمارستان لبافینژاد روی 30 درصد باقیمانده از بینایی چشم چپش نتیجه
بدهد. او خودش را نسل سوخته در پای انقلاب میداند و معتقد است نباید بعد
از گذشت 32 سال از انقلاب اسلامی مشکلات موجود توجیه شوند. باید فضای
خودانتقادی بین مسؤولان شکل بگیرد، نه این که صفت «خودتعریفی» جای آن را
بگیرد، او هنوز بعد از 30 سال که از مقاومت مردم خرمشهر گذشته، دغدغههایش
دربارهی خرمشهر و مردمان آن دیار است. به
گزارش خبرنگار سرویس فرهنگ و حماسه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)،
عبدالله نورانی کسی است که در جریان مقاومت مردم خرمشهر در کنار شهید جهان
آرا، شهید موسوی و دیگر رزمندگان جنگیده با وجود بارها مجروحیت دوباره به
جبههها برگشته است. او که جانباز 55 درصد دوران دفاع مقدس است که در
عملیات والفجر 8 در عملیات فتح فاو دچار مجروحیت شیمیایی شده بود و دوباره
در بازپسگیری این شهر توسط عراقیها مجددا به شدت از ناحیه چشم، ریه و
پوست مجروح شد؛ به شکلی که در 45 روز اول مجروحیت از ناحیهی دو چشم نیمه
نابینا شده بود. بعد از جنگ به علت مجروحیتهای متعدد ترکشی و شیمیایی
بارها در بیمارستان بستری شد تا این که از سال گذشته به علت وجود زخمهای
شیمیایی، بینایی چشم راستش را از دست داد. و
این بار چشم چپ اوست که او را دوباره به بیمارستان کشانده که فقط 30 درصد
از بینایی آن باقی مانده است. پیش از این خبر بستری شدن او را در
بیمارستان منتشر کرده بودیم که این اطلاع رسانی بر شمار عیادتکنندگان
هموطنانمان از حاج عبدالله نورانی افزود. این روزها بهانهای شد تا
خبرنگار سرویس فرهنگ و حماسه ایسنا برای لحظاتی در کنار تخت این جانباز
خرمشهری دفاع مقدس بنشیند و با او گفتوگو کند. حاج عبدالله میگوید که
پیش از اطلاع رسانی ایسنا از بستری شدن او در بیمارستان افرادی چون
دریابان شمخانی، سردار سلامی، جانشین فرمانده کل سپاه، دکتر علایی، سردار
کاظمی و ... به عیادت او رفتهاند و پس از آن نیز از دفتر ارتباطات مردمی
دفتر مقام معظم رهبری، بنیاد شهید و تعدادی از نمایندگان مجلس و دکتر
محسنپور، معاون بهداشت و درمان و رییس دفتر رییس مجلس شورای اسلامی
به دیدار او رفتهاند و علی لاریجانی نیز به طور تلفنی جویای حال او شده
است. حاج
عبدالله نورانی لبخند میزند و میگوید: از وقتی در روزنامهها نوشتهاند
که من در بیمارستان بستری شدهام تقریبا هر روز مردم قدرشناس غریبهای که
بعضا آنها را نمیشناسم لطف میکنند و به ملاقاتم میآیند. روز جمعه اتاق
پر از جمعیت بود، تماسهای تلفنی به قدری زیاد بود که پرستارهای بخش خسته
شده بودند. از مسؤولان هم بعضی از معاونان سپاه که من هنوز آنان را همرزم
خود میدانم لطف کردند و به عیادتم آمدند. حاج
عبدالله از اینکه مردم قدرشناس به او لطف دارند و حتی بعضی از مردم در
تماسهایی که با او داشتهاند برای هدیه چشمان خود ابراز آمادگی کردهاند
تشکر میکند و ادامه میدهد: واقعا نمیدانم چگونه این همه لطف مردم را
پاسخ دهم. اینها همان مردمی هستند که در طول جنگ از فرزندان و بچههای
خود در جبهه حمایت کردند و الان هم پیش از مسؤولان مملکتی هنوز هم به ما
ابراز لطف میکنند، البته معاونت بهداشت و درمان وزارت درمان آمدند که
مشخص شد او هم به نوعی در عملیات بیتالمقدس از همرزمان بوده است. ناگفته
نماند که دیروز هم یکی از مشاورین بهداشت و درمان بنیاد شهید آمدند و سری
زدند.
انتظارمان از روزهای خوش بعد از انقلاب ... فرمانده
تیپ 22 بدر در دوران دفاع مقدس که خودش اصرار دارد فقط او را حاج عبدالله
صدا کنند، درباره ی آرمانهایش در دوران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
میگوید: من و تمام کسانی که به یک شکلی در پی تحقق آرمانها و ارزشهای
اسلامی بودند، تمام زندگی خود را برای تحقق این آرمان گذاشتیم. از قبل از
انقلاب - که در خرمشهر مقداری هم فعالیتهای سیاسی مخفی داشتیم - به دنبال
جامعهی آرمانی خودمان بودیم. میخواستیم جامعهای را تحقق بخشیم که بر
مبنای آن قسط و عدل اسلامی در جامعه برپا شود و مردم از این جامعه بهره
ببرند؛ هرچند تا به حال هم برای همین وضعیت خونهای زیادی ریخته شده، ولی
به عنوان فردی که همیشه اهداف خود را دنبال میکردهام انتظار و توقعم از
روزهای بعد از انقلاب بیش از اینهاست و آن چیزی که در تصورم از روزهای
خوش بعد از انقلاب داشتم و جامعهی ایدهآلی که در ذهنم بود، خیلی فراتر
از چیزی است که امروز میبینم. هر چند ما میدانیم که دشمنان ما بیکار
ننشستهاند و سعی میکنند دائم ما را درگیر بعضی مسائل کنند تا ما نتوانیم
اهداف خود را تحقق بخشیم و لذت زندگی در جامعهی اسلامی را به ذائقهی
مردم ببینند. حاج
عبدالله که برادر دو شهید و دو جانباز است، ادامه میدهد: البته باید
بگویم که قبل از جنگ تحریکات ضد انقلاب را از جمله در خرمشهر داشتهایم و
اینها عواملی است که معمولا انقلاب را دچار مشکل میکند؛ ولی الان که بیش
از 32 سال از انقلاب میگذرد، نباید توجیه داشته باشیم. زمانی که انقلاب
شد به مردم گفتیم انقلاب شده است و بالاخره باید خرابیهای بعد از انقلاب
را بسازیم و طبیعی هم بود مردم صبر کردند به پای انقلاب نشستند تا بتوانند
انقلاب را به پیش ببرند. همان سالها وارد جنگ ناخواسته شدیم؛ مردم حمایت
کردند و وارد جنگ شدند. خودشان فرزندشان و اموالشان را بدون هیچ چشمداشتی
هزینه کردند. بعضی از خانوادهها تا 11 نفر از اعضای خانوادهشان را در
جنگ از دست دادند که نشان میدهد مردم انقلاب خود را دوست دارند و برای
انقلابشان تا پایان جنگ پا به پای رزمندهایشان پیش رفتند.
هنوز هم به مردم قول و وعده میدهیم حاج
عبدالله یادآور میشود: بعد از جنگ گفتیم میخواهیم خرابیهای جنگ را
بسازیم، باز هم مردم قبول کردند. سالها کمک کردند و نشستند به امید
اینکه خرابیهای بعد از جنگ ترمیم و بازسازی شود، حتی در بازسازی شهرهای
جنگزده هم کمک کردند. اما الان که 22 سال از جنگ میگذرد، هنوز هم به
مردم وعدهها و قولهایی میدهیم که وضع بهتر میشود، البته نمیخواهیم
بگوییم که هیچ کاری نشده، کارهایی در مملکت صورت گرفته، ولی آن چیزی که در
شأن مردم و جامعهی انقلابی باشد فکر میکنم خیلی با آن فاصله داریم. مسؤولان
ما باید خیلی تلاش کنند، هرچند که نسل ما نسلی بود که بالاخره پای انقلاب
سوخت و ماند و در حال حاضر هم کم کم در حال رفتن هستند. امیدواریم که این
تغییر و تحولات و این انقلاب بزرگی که ثمرهی تلاش هزاران هزار انسان پاک
بود، به نتیجه برسد.
متاسفانه شاهد تبعیضهای زیادی در جامعه هستیم این
جانباز 55 درصد دوران دفاع مقدس ادامه میدهد: وقتی از دوران مشروطه تا 15
خرداد 42 پیروزی انقلاب و جریان جنگ به تاریخ نگاه میکنیم میبینیم چه
بزرگها و عزیزانی را از دست دادیم، چقدر خانوادهها بیسرپرست شدند، چه
فرزندانی یتیم شدند، چه مادرانی بچههای خود را از دست دادند، چه
انسانهای پاکی که در زیر شکنجههای رژیم شاه از بین رفتند، همهی اینها
را مردم ما به جان خریدند تا به یک جامعهی آرمانی و واقعی دست پیدا کنند
تا در این جامعه قسط و عدل حاکم باشد و در آن نشانی از تبعیض و نابرابری
وجود نداشته باشد، ولی ما علیرغم همهی این صحبتها متاسفانه شاهد
تبعیضهای بسیار زیادی هستیم. الان در همین بیمارستان که من مستقر هستم 80
درصد مراجعهکنندگان شهرستانی هستند و وقتی علت را جویا میشوم میگویند
در شهرستان خدمات لازم به مردم ارائه نمیشود! در عوض در تهران بهترین
مراکز درمانی و بهترین پزشکان حضور دارند، مردم عزیزان خود را دوست دارند.
عبدالله
نورانی که هماکنون روی تخت بیمارستان است میافزاید: الان بیماران هم
اتاقی من یکی پیرمردی از کردستان است، دیگران از ملایر، لرستان و شمال
آمدهاند. در 15 روزی که اینجا بودهام از تمام ایران به این بیمارستان
مراجعه کردهاند؛ چرا باید در تهران امکانات فراهم باشد، ولی در
شهرستانها یا مثل شهر خود ما که اسمش را هم گذاشتهاند «پایتخت مقاومت»
یک دستگاه فشارسنج چشم وجود نداشته باشد؟
مردم خرمشهر از نظر بهداشتی، درمانی، تحصیلی،عمرانی و... مشکل دارند این
مجروح جنگ تحمیلی در خرمشهر میگوید: سال گذشته که در خرمشهر فشار چشمم
بالا رفت خدا گواه است یک فشارسنج نبود که فشار چشم من یا افرادی شبیه من
را بگیرد. سوال کردم که قیمت دستگاه چقدر است؟ پاسخ دادند مدرنترینش 20
میلیون تومان است. آیا مردم خرمشهر که در دوران دفاع مقدس آن همه ایثار و
از جان گذشتگی از خود نشان دادند لایق این نیستند که یک دستگاه فشارسنج
داشته باشند؟ خرمشهر تا سال گذشته چشم پزشک نداشت! آدم این درد را به چه
کسی باید بگوید!؟ الان مردم خرمشهر که من در آن زندگی میکنم از لحاظ
بهداشتی، درمانی، تحصیلی، عمرانی مشکل دارند؛ چرا باید اینگونه باشد؟ چرا
باید جمعیت قابل توجهی از مردم خرمشهر تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد
باشند؟ این
جانباز شیمیایی دوران دفاع مقدس ادامه میدهد: ما باید از خرمشهر شهری
میساختیم نمونه، تا فردا بتوانیم به آیندگان بگوییم در این شهر روزی مردم
مقاومت کردند و به پاس مقاومت مردم ما شهری نمونه و الگو ساخته شد و
فرزندان ما افتخار کنند که پدرانشان در این شهر جنگیدند و نتیجهی این
تلاشها یک شهر برخوردار شد؛ چرا باید جمعیت قابل توجهی از مردم خرمشهر
تحت پوشش بهزیستی و کمیتهی امداد باشند؟ این شهری است که تمام وجودش را
برای انقلاب و دفاع مقدس گذاشته است؛ چرا باید مراکز درمان و بهداشت به
اینگونه توزیع شود که همه برای درمان به تهران مراجعه کنند و هزینه اضافه
به افراد تحمیل؟
انتظار دارم آن عدالتی که در زمان انقلاب میگفتیم باید اتفاق بیفتد، اجرا شود وی
افزود: این تمرکز امکانات با سیاست طرح تمرکززدایی دولت دقیقا مغایرت
دارد. دولت از یک طرف میگوید که باید تعدادی از تهران بیرون بروند تا
تهران خلوت شود، از طرف دیگر تمام امکانات در تهران متمرکز شده است و مردم
هم برای دسترسی به این امکانات مجبور هستند به تهران مراجعه کنند که تعداد
بسیاری از آنان فقط برای درمان به تهران مهاجرت میکنند. با این روند
معلوم است که طرح تمرکززدایی صد در صد تحقق پیدا نمیکند. به عنوان فرزند
کوچکی از انقلاب انتظار دارم آن عدالتی که در زمان انقلاب میگفتیم باید
اتفاق بیفتد اجرا شود که یکی از مصادیق آن توزیع مناسب امکانات در سطح
کشور است.
در خرمشهر مردم یک دستگاه 20میلیونی فشار سنج هم ندارند! حاج
عبدالله نورانی ادامه میدهد: یکی از علتهای فقر، توزیع ناعادلانهی ثروت
است، زیرا اگر توزیع امکانات ناعادلانه صورت گیرد، در همه زمینهها مشکلات
به وجود میآید و نتیجه این میشود که بعضی فقیر میشوند و برخی ثروتمند.
بعضی در تهران برخوردارند و بعضی در خرمشهر یک دستگاه فشارسنج چشم و یک
پزشک معمولی ندارند و همهی پزشکان در تهران تجمع کردهاند. من نمیگویم
که در همهی شهرستانها بیمارستان شخصی بسازیم، بلکه باید در مراکز
استانها امکاناتی مانند بیمارستانهای تهران ساخته شود و به پزشکان و
خانوادههای آنان هم واقعا رسیدگی شود تا آنها هم برای ماندن در
شهرستانها انگیزه داشته باشند. هر زمان که این قضیه تحقق پیدا کرد،
میتوانیم بگوییم عدالت هم صورت گرفته است.
تملق و تعریف از خود جای انتقاد از خود را گرفته است و این حرکتها برای مملکت ضرر دارد عبدالله
نورانی در ادامهی صحبتهایش اضافه میکند: حرف برای گفتن زیاد دارم، شاید
نشود همه حرفها را گفت. اما باید بگویم ما در قبل از انقلاب که کارهای
انقلابی میکردیم بحثی داشتیم به عنوان طرح انتقاد از خود و آن این بود که
مشکلات و مسائل و خصلتهایی که داشتیم را مورد نقد قرار میدادیم تا تحول
و تحرک فردی و جمعی ایجاد کنیم، هیچ ابایی هم نبود که کسی هم از خود
انتقاد کند، خیلی هم نقش سازنده داشت. همین موضوع میتواند برای تحقق
اهداف انقلاب نقش مهمی داشته باشد و در جهت بهبودی قرار بگیرد، تا بعد از
انقلاب هم این وضعیت را تا اندازهای حفظ کرده بودیم ولی هرچه از جریان
انقلاب در حال دورشدن هستیم متاسفانه بحث «انتقاد از خود» را کنار گذاشته
شده است، در عوض یک خصلت ناپسند «تعریف از خود» را جایگزین آن شد، مثلا
گزارشهای غیرواقعی میدهند که بگویند که تشکیلاتشان پیشرفت داشته است یا
از شخصی تعریفهایی میکنند که باید پرسید آیا واقعا این فرد که اینقدر از
او تعریف میشود آیا کاری انجام داده یا نه. تعریفها فقط به خاطر این است
که اشخاص میخواهند از کنار آن فرد به نتیجه خاصی برسد که هین گونه
حرکتها برای مملکت ضرر دارد.
الان ما مسؤولی را نمیبینیم که به خاطر اشتباهاتش از مردم عذرخواهی کند حاج
عبدالله در صحبتهایش دربارهی انتقاد از خود جهت خودسازی و به منظور حفظ
روحیه انقلابی در ادامهی مبارزه از نهجالبلاغه شاهد مثال میآورد و
میگوید: «امام علی (ع) در خطبه 52 نهجالبلاغه خطاب به مالک اشتر میگوید
«مالک آنگاه که دچار لغزش و اشتباه شدی صلای عام در ده، مردم را در مسجد
فراخوان و شخصا از آنها عذر بخواه» این یعنی اینکه اگر تو به خاطر کاری
که کردهای از مردم عذرخواهی نکنی همیشه در اشتباهخواهی ماند، ولی وقتی
گفتی اشتباه کردم، با این حرکت در دل مردم جا میگیری و سپس نقش سازنده آن
سالها در وجود شخص خواهد ماند و باعث میشود که اشتباه تکرار نشود؛ الان
ما مسوولی را نمیبینیم که به خاطر اشتباهاتش از مردم عذرخواهی کند، در
حالی که این از تعالیم دین ما است، متاسفانه الان ما اشتباهات را
میپوشانیم برخی افراد تملقگو هم هستند که برای تامین منافع خود حتی اگر
کسی هم خطا کرده باشد، عکس واقعه اتفاق را منعکس میکنند؛ به طوری که کار
بد، کاری خوب جلوه کند و این بد است و این انقلاب را از مسیر اصلی خود جدا
میکند.» بعضی
از وقایع گاهی شبیه خواب میماند. باور نمیکنی آن چه را که میبینی حقیقت
است. میخواهی بیتفاوت بگذری، یکی آهسته میگوید: آقا، خواب نیست! برق
چشمانش را درست دیدی. دعا کن! ***
به گزارش ایسنا، مخاطبان گرامی در گزارش نخستی که روز گذشته ارسال شد نام
دریابان علی شمخانی به اشتباه جزو همرزمان حاج یدالله در جریان مقاومت
مردم خرمشهر در کنار شهید جهانآرا و شهید موسوی ذکر شده بود که بدین
وسیله اصلاح میشود. انتهای پیام